بیگانگان نهتنها وجود دارند، بلکه به زمین سر زدهاند؛ افشاگری تکاندهنده مستند جنجالی
بیگانگان نهتنها وجود دارند، بلکه به زمین سر زدهاند؛ افشاگری تکاندهنده مستند جنجالی
مستند عصر افشاگری با اعترافات ۳۴نفر از اعضای کنگره و مقامات پنتاگون، بر وجود فرازمینیها پافشاری میکند و میگوید ما تنها موجودات هوشمند کیهان نیستیم.
وجود فرازمینیها
برای بسیاری از افراد، باور به اینکه موجودات فرازمینی وجود ندارند، بسیار منطقیتر و کمدردسرتر از این است که برای اثبات وجودشان، دنبال دلیل و مدرک بگردند. اصلا همین که کسی از «آدم فضاییها» حرف بزند و منظورش فیلم «ای.تی.» یا بازی «مس افکت» نباشد، بلافاصله رویش برچسب تئوری توطئه میزنیم و با خنده از کنارش میگذریم.
برای همین هم جدیگرفتن مستند «عصر افشاگری» که بر وجود فرازمینیها پافشاری میکند، برایم مشکل بود؛ اما امتیاز بالای این مستند و نقدهای مثبتی که در رسانههای معتبر دربارهاش نوشته شده بود، کنجکاوم کرد که به تماشای آن بنشینم. البته هنوز هم نمیتوانم بگویم که به وجود آدم فضاییها اعتقاد دارم، اما بالاخره یکی باید برای پارادوکس فرمی «پس بقیه کجا هستند؟» پاسخی پیدا کند یا نه؟
آیا این فیلم سندی بر وجود حیات بیگانه روی زمین است؟
در نگاه اول، راوی مستند «عصر افشاگری» ممکن است شبیه یکی از همین نظریهپردازان توطئه به نظر برسد. او با یک تختهسیاه و گچ، با شور و حرارت سعی دارد با ردیفکردن کلی اصطلاحات فنی نظامی و اطلاعاتیِ دهانپرکن مثل «سرعت هایپرسونیک» و «سفر میانمحیطی»، بیننده را مبهوت کند.
اما دلیلی داشت که کارگردان، سراغ او رفت. لوئیس الیزوندو، مقام سابق پنتاگون است که در رهبری «برنامه شناسایی تهدیدات هوافضای پیشرفته» (AATIP) نقش داشت. او در سال ۲۰۱۷ از این برنامه خارج و مدعی شد که پنتاگون، اطلاعات حیاتی دربارهی وجود فرازمینیها را از مردم پنهان میکند.
سابقهای طولانی در تحقیق دربارهی بشقابپرندهها
«من با چشمان خودم سفینهها و موجودات غیرانسانی را دیدهام!» (جی استراتون، مقام ارشد اطلاعاتی آمریکا) در این مستند، ۳۴ نفر از اعضای کنگره با گرایشهای سیاسی مختلف تا افرادی با سابقهی کار در امنیت ملی صحبت میکنند که خیلیهایشان حتی از فکر مصاحبه با شبکههای تلویزیونی هم فراریاند، چه برسد به یک مستند مستقل.
یکی از این افراد، جی استراتون، مقام دفاعی است که در راهاندازی AATIP مشارکت داشته است. او سابقهای طولانی در تحقیق دربارهی بشقابپرندهها (یا بهطور دقیقتر «UAP»، پدیدههای ناهنجار هوایی) و هوش غیرانسانی به نمایندگی از دولت داشت و مسئول ارائه گزارش به قانونگذاران ارشد کنگره و کاخ سفید بود. او در ابتدای فیلم خیلی جدی میگوید: «من با چشمان خودم سفینههای غیرانسانی و موجودات غیرانسانی دیدهام.»
بهطرز عجیبی، مارکو روبیو، وزیر امور خارجه فعلی، هم در این مستند حضور دارد. او میگوید بسیاری از تحقیقات و اطلاعات دربارهی UAP بر مبنای «نیاز به دانستن» طبقهبندی میشود و دولتهای جدید که سر کار میآیند، در جریان جزئیات قرار نمیگیرند. بهگفتهی مدیر سابق امنیت هوانوردی، فناوریهای UAP کارهایی میکند که از عهدهی ما خارج است و اگر نتوانیم بفهمیم چیست یا چه میخواهد یا برای چه استفاده میشود…مشکلساز است. در ادامه، ۸ افشاگری بزرگ این مستند را براساس دستهبندی کانال WatchMojo با شما مرور میکنیم:
سایههای غولآسا بر فراز زرادخانههای هستهای
مستند روی یکی از نگرانکنندهترین جنبههای این پدیده دست میگذارد: علاقهی عجیب و مداوم یوفوها به تاسیسات هستهای. ماریو وودز، مقام بازنشستهی نیروی امنیتی نیروی هوایی ایالات متحده، توصیف میکند که چگونه یک شیء پرنده بر فراز درهای ضد انفجار یک موشک بالستیک قارهپیما در پایگاه هوایی الزورث معلق مانده بود. نکتهی تکاندهنده در روایت وودز، ابعاد این شیء است. او آن را «خورشیدی مینیاتوری» به اندازهی یک فروشگاه زنجیرهای بسیار عظیم توصیف میکند که در سکوت مطلق و بدون هیچ پیشرانهای در هوا معلق بود.
چز کینگ، دیگر مقام امنیتی بازنشسته، رویدادی مشابه را در پایگاه هوایی وندنبرگ بازگو میکند. او از جسمی مستطیلشکل، سیاه مات و بدون پنجره سخن میگوید که به اندازهی یک زمین فوتبال وسعت داشت. این جسم عظیمالجثه که هیچ سیستم پیشرانش قابل رویتی نداشت، پس از ۴۵ ثانیه سکون، با سرعتی سرسامآور و هزاران مایل در ساعت به سمت آسمان شلیک شد. به گفتهی این مقامات نظامی، فناوریهای بشر در برابر این اجسام کاملا ناتوان است.
خرافات در راهروهای قدرت
یکی از عجیبترین و شاید غیرمنتظرهترین موانع در راه تحقیقات علمی بشقابپرندهها، نه تکنولوژی بوده و نه سیاسی، بلکه ریشه در اعتقادات مذهبی داشته است. مستند «عصر افشاگری» فاش میکند که فشارهای ایدئولوژیک در سطوح بالای پنتاگون، مانع از بررسی دادههای علمی شده است. برخی مقامات عالیرتبه، مطالعهی این پدیدهها را «کار شیطانی» میدانستند.
براساس این مستند، مقامات ارشد به مسئولان برنامههای تحقیقاتی گفتهاند: «در دنیای ما، اینها اهریمن هستند» و تحقیق دربارهی آنها مثل «دخالت در دنیای شیطان» است. این ننگ مذهبی چنان قدرتمند بوده که حتی زمانی که سنسورهای پیشرفته حضور یک وسیلهی نقلیه هوافضای ناشناخته را تایید میکردند، رهبران پنتاگون ترجیح میدادند به جای بررسی تهدید ملی، از «شیاطین» دوری کنند تا مبادا اعتبارشان خدشهدار شود.
ناتوانی نظامی دربرابر یوفوها
از بحثهای اعتقادی که عبور کنیم، واقعیت تلختری نمایان میشود: ناتوانی نظامی. گزارشهای این مستند بیان میکنند که یوفوها به راحتی پیشرفتهترین وسایل نقلیه هوایی بشر را پشت سر میگذارند و آنها را مغلوب مانورهای خود میکنند. این اشیاء پرنده که گفته میشود هوش غیرانسانی آنها را هدایت میکند، به طور فعال در حال انجام عملیاتهای جاسوسی، نظارت و شناسایی روی حساسترین تاسیسات نظامی جهان هستند.
یک مشاور علمی در مستند ادعا میکند که اطلاعات موثقی وجود دارد مبنیبر اینکه در سال ۱۹۸۹، اتحاد جماهیر شوروی موفق به بازیابی یک یوفوی سقوطکرده شد. دانشمندان شوروی پس از شکافتن بدنهی این فضاپیما، نهتنها با چهار جسد از موجودات بیگانه انساننما روبرو شدند، بلکه یک «سلاح انرژی مستقیم» بسیار پیشرفته را نیز کشف کردند.
برنامه فوق محرمانه میراث
برای بیش از هشتاد سال، برنامهای فوقمحرمانه در لایههای زیرین دولت آمریکا در جریان بوده است؛ برنامهای که حتی رؤسای جمهور و کنگره نیز از جزئیات آن بیخبر بودهاند. این پروژه که به «برنامه میراث» (Legacy Program) شهرت دارد، نه یک تیم کوچک چند نفره، بلکه تشکیلاتی عظیم با هزاران کارمند است که بودجههای تریلیون دلاری را بدون هیچگونه نظارتی بلعیده است.
به گفتهی مستند، این پولهای کلان صرفا برای بایگانی پروندهها هزینه نشده، بلکه هدف اصلی آن «مهندسی معکوس» سفینههای سقوطکرده بوده است. پیمانکاران بزرگ نظامی مانند لاکهید مارتین و نورثروپ گرومن، دهههاست که روی قطعاتی کار میکنند که ساخت دست بشر نیستند.
این پنهانکاری چنان عمیق بوده که حتی دانشمندان و مهندسان نخبه نیز در سلولهای اطلاعاتی جداگانه کار میکردهاند، بدون آنکه بدانند قطعهای که روی آن تحقیق میکنند، متعلق به یک سفینه فضایی است. در ساختار پیچیدهی برنامه میراث، سازمان سیا بهعنوان مقر فرماندهی عمل میکند، نیروی هوایی وظیفه ایمنسازی و جمعآوری فیزیکی لاشهها و اجساد را برعهده دارد و وزارت انرژی با استفاده از سیستم طبقهبندی منحصربهفرد خود در قانون انرژی اتمی، اطلاعات را در لایههایی بسیار عمیقتر از اسناد محرمانهی عادی دولتی دفن میکند. پیمانکاران دفاعی خصوصی نیز وظیفهی مهندسی معکوس این فناوریها را برعهده دارند. این ساختار به آنها اجازه میدهد تا هر مادهای را که به دست میآورند، بلافاصله طبقهبندی کرده و از دسترس بشریت خارج کنند.
بهگفتهی مستند، پنهانکاری هشتاد ساله هزینههای انسانی گزافی داشته است. افرادی که با این پدیدهها از نزدیک برخورد داشتهاند، گاهی دچار عوارض بیولوژیک شدید مانند سرطان یا بیماریهای خودایمنی شدهاند. بهنظر میرسد نزدیک شدن به این سفینهها، که انرژی عظیمی را در فضایی محدود متمرکز میکنند، مانند ایستادن در کنار یک راکتور هستهای باز است. مایک فلیتی، افسر سابق اطلاعاتی، یکی از این قربانیان است که تجربه مستقیم خود و عوارض پزشکی ناشی از آن را تایید میکند.
علاوهبر خطرات فیزیکی، فضای رعب و وحشت بر کسانی که قصد افشاگری داشتهاند، حاکم بوده است. بسیاری از شاهدان عینی و دستاندرکاران پروژه، تهدید به مرگ شدهاند یا زندگیشان نابود شده است. افراد حاضر در مستند میگویند این حق مردم جهان است که بدانند در آسمانها و اعماق اقیانوسهایشان چه میگذرد.
جنگ پنهان برای تکنولوژی بیگانه
از سال ۱۹۴۷، یک جنگ سرد پنهانی بین ملتهای قدرتمند جهان در جریان بوده است؛ مسابقهای برای دستیابی به لاشههای سقوطکرده یوفوها. مستند ادعا میکند که «برنامه میراث» درگیر رقابتی طولانی برای جمعآوری و مهندسی معکوس این وسایل بوده است.
یکی از جسورانهترین ادعاها مربوط به حادثهی مشهور رازول در سال ۱۹۴۷ است. طبق این گزارش، در آن حادثه چهار جسد غیرانسانی بازیابی و تمامی مواد به پایگاه رایت-پترسون منتقل شد. جی استرتون، که ۱۶ سال به عنوان مقام ارشد اطلاعاتی روی موضوع یوفوها کار کرده، در این باره میگوید: «من با چشمان خودم فضاپیمای غیرانسانی و موجودات غیرانسانی را دیدهام.»
حباب فضا-زمان: فیزیکِ غیرممکنها
یکی از تکاندهندهترین اسنادی که در این مستند مورد بحث قرار میگیرد، مربوط به رویدادی در سال ۲۰۰۳ در پایگاه نیروی هوایی وندنبرگ است. در یک صبح معمولی، پیمانکاران شرکت بوئینگ و نیروهای امنیتی با صحنهای مواجه شدند که زندگیشان را برای همیشه تغییر داد: یک شیء پرنده عظیمالجثه به اندازه یک زمین فوتبال، با رنگ قرمز و شکلی مربعی، از سمت اقیانوس به پایگاه نزدیک شد و در ارتفاع پایین بر فراز تأسیسات پرتاب موشک شناور ماند.
این شیء غولپیکر پس از حدود ۴۵ ثانیه سکون مطلق، با سرعتی سرسامآور و بدون تولید هیچ صدایی به سمت کوهها شلیک شد و ناپدید گشت. نکته جالبتر اینکه این اشیاء تنها در آسمان دیده نشدهاند؛ گزارشهای متعددی از حرکت آنها در زیر آب با سرعتهای باورنکردنی (بیش از ۵۰۰ گره دریایی) وجود دارد، بدون اینکه تلاطمی در آب ایجاد کنند.
این قابلیت «حرکت بینمحیطی» (Transmedium travel) نشان میدهد که این تکنولوژی در حبابی از فضا-زمان خمیده حرکت میکند و محیط اطراف برایش بیاهمیت است. مشاوران علمی مانند اریک دیویس و هال پوتوف توضیح میدهند که این فضاپیماها احتمالا درون حبابی قرار دارند که جاذبه و اینرسی را تغییر میدهد. این نظریه همچنین توضیحی برای یکی از قدیمیترین سوالات بشر ارائه میدهد: چرا عکسهای یوفوها همیشه تار و مبهم هستند؟ پاسخی که مستند به این سوال میدهد این است که دوربینها بد نیستند؛ بلکه آنها در حال تلاش برای ثبت تصویری از جسمی هستند که توسط یک مانع فضا-زمانی احاطه شده است. نوری که از این حباب عبور میکند، دچار اعوجاج میشود و نتیجه، تصویری مات و لرزان است.
فرازمینیها یک نژاد واحد نیستند
و بالاخره، تکاندهندهترین افشاگری این مستند: کشف چندین گونه مختلف از موجودات هوشمند. دکتر هال پوتوف و اریک دیویس ادعا میکنند که اجساد بازیابیشده در سوانح مختلف، متعلق به یک گونه واحد نیستند، بلکه چندین نوع متفاوت از موجودات مشاهده شدهاند.
شاید حیرتانگیزترین بخش این گزارش، روایتی باشد که به رئیسجمهور سابق آمریکا، جرج بوش نسبت داده شده است. گفته میشود او در یک گفتگوی خصوصی از رویدادی در سال ۱۹۶۴ در پایگاه هوایی هولومان پرده برداشته است. در این رویداد، سه یوفو به پایگاه نزدیک شدند، یکی از آنها فرود آمد و موجودی غیرانسانی از آن پیاده شد تا با پرسنل نیروی هوایی و سیا تعامل کند. وقتی جزئیات بیشتری خواسته شد، پاسخ همیشگی شنیده شد: «شما نیاز به دانستن ندارید.»
فرازمینیها یک نژاد واحد نیستند
و بالاخره، تکاندهندهترین افشاگری این مستند: کشف چندین گونه مختلف از موجودات هوشمند. دکتر هال پوتوف و اریک دیویس ادعا میکنند که اجساد بازیابیشده در سوانح مختلف، متعلق به یک گونه واحد نیستند، بلکه چندین نوع متفاوت از موجودات مشاهده شدهاند.
شاید حیرتانگیزترین بخش این گزارش، روایتی باشد که به رئیسجمهور سابق آمریکا، جرج بوش نسبت داده شده است. گفته میشود او در یک گفتگوی خصوصی از رویدادی در سال ۱۹۶۴ در پایگاه هوایی هولومان پرده برداشته است. در این رویداد، سه یوفو به پایگاه نزدیک شدند، یکی از آنها فرود آمد و موجودی غیرانسانی از آن پیاده شد تا با پرسنل نیروی هوایی و سیا تعامل کند. وقتی جزئیات بیشتری خواسته شد، پاسخ همیشگی شنیده شد: «شما نیاز به دانستن ندارید.»
ما تنها نیستیم
مستند «عصر افشاگری»، جایی برای شکگرایی یا صدای مخالف باقی نمیگذارد؛ در بین تمام افرادی که در مستند حضور دارند، حتی یک نفر مخالف نیست تا بهعنوان نقطهی تعادلی در برابر روایت مصمم وجود فرازمینیها قرار بگیرد. فراه میگوید نیازی نمیبیند که آن صداها، خط اصلی مستند را مخدوش کنند. او معتقد است که زمانِ انگ زدن به این موضوع گذشته و جامعه علمی باید بپذیرد که با یک واقعیت معتبر و نیازمندِ تحقیق روبروست.
کل مستند بر پایهی شهادت افراد میچرخد و این تنها مدرکی است که برای وجود فرازمینیها ارائه میدهد؛ بااینحال، فراه معتقد است وقتی افراد سرشناس با به جان خریدن ریسکهای بالا، اعتبار و آبروی خود را گرو میگذارند، همین خودش «قویترین مدرک» است. او معتقد است ویدیو و عکس هیچ کمکی به خاموش کردن ادعاهایی که میگویند همه اینها ساختگی است، نمیکند:
شما میتوانید عکس یا ویدیویی از خارقالعادهترین پدیدهی ممکن را روی جلد یک نشریه خبری مهم یا در ساعت پربیننده تلویزیون بگذارید، و نصف جمعیت دنیا به شما خواهند گفت که فکر میکنند کار هوش مصنوعی یا جلوههای ویژه است.
فراه امیدوار است با صحبتکردن افراد بیشتری مثل الیزوندو و استراتون، دیگرانی که در گذشته ساکت شدهاند نیز تشویق شوند تا حقیقت را فاش کنند. او میگوید: «به باور من، دیر یا زود رئیسجمهور آمریکا پشت تریبون قرار میگیرد و به جهانیان میگوید که ما تنها موجودات هوشمند کیهان نیستیم و اعلام میکند که ایالات متحده با پایان دادن به دوران پنهانکاری و آغاز عصر شفافیت، پیشگامِ این فصل تازه خواهد بود.»