رازگشایی‭ ‬از‭ ‬جنایت‭ ‬خانوادگی‭ ‬در‭ ‬محله‭ ‬لویزان/ قتل‭ ‬همسر‭ ‬و‭ ‬دختر ‭ ‬۱۵‭ ‬ساله در‭ ‬خواب

رازگشایی از جنایت خانوادگی در محله لویزان صورت گرفت یک مرد میانسال در جنایتی هولناک، همسر و دختر  ۱۵ساله‌اش را خفه کرد. او یک روز بعد از این جنایت با سنگ فرز، دست و پایش را زخمی کرد تا خودکشی کند.

قتل همسر و دختر  ۱۵ ساله در خواب

بیست‌ونهم فروردین1401، مرد میانسالی با خواهرش تماس گرفت و  از او خواست که به خانه‌شان در یکی از شهرک‌های منطقه لویزان برود و برادرزاده هفت‌ساله‌اش را تحویل بگیرد و به خانه خود ببرد. خواهر مردبه نزدیکی خانه برادرش رسیده بود که این بار برادرزاده هفت ساله‌اش با حالتی پریشان تماس گرفت و از زخمی شدن پدرش خبر داد.

او سراسیمه خود را به خانه برادرش در طبقه اول رساند و پس از ورود با صحنه هولناکی روبه‌رو شد. برادرش غرق در خون بود و در فاصله کمی از او ، جسد همسر و دختر ۱۵ساله‌اش قرار داشت.

خواهر مرد بب به پلیس تماس گرفت بررسی‌های اولیه نشان می‌داد آثار شیار روی گردن زن ۴۷ساله و دختر ۱۵ساله‌اش وجود دارد و به نظر می‌رسید بر اثر خفگی با طناب به قتل رسیده‌اند و از مرگشان ۲۴ تا ۴۸ ساعت می‌گذرد.

قاتل  که پدر ۵۷ ساله خانواده بود، زخمی به بیمارستان منتقل شد و پسر هفت ساله   در تحقیقات اولیه گفت: روز دوشنبه به مدرسه رفتم مادر و خواهرم در اتاق نشیمن خواب بودند. بعدازظهر که برگشتم هنوز خواب بودند. به اتاقم رفتم و مشغول نوشتن تکالیف مدرسه شدم. شب وقتی از اتاقم بیرون آمدم پدرم را زخمی دیدم و با عمه‌ام تماس گرفتم.

این مطلب را از دست ندهید. سلاخی نوعروس جوان در جاده چالوس

آنها زندگی خوبی داشتند

خواهر متهم  در تحقیقات گفت: خانه بودم که برادرم زنگ زد و گفت حالش خوب نیست و خواست به خانه‌شان بروم تا پسر هفت‌ساله‌اش را به خانه خودم ببرم. صدایش می‌لرزید، هرچه گفتم چه شده حرفی نمی‌زد. در میان راه بودم که برادرزاده‌ام زنگ زد و خبر داد پدرش زخمی شده که سریع خودم را به آنجا رساندم و با پیکر غرق در خون برادرم و جسد همسر و دخترش روبه‌رو شدم. آنها زندگی خوبی داشتند و نمی‌دانم چرا کشته شدند. برادرم به من می‌گفت زیر فشار روحی و روانی است.

دلم نیامد پسرم را بکشم

ماموران سپس راهی بیمارستان شده تا با تحقیق از مرد مجروح راز این جنایت را فاش کنند. مرد میانسال پس از اقدامات اولیه درمانی و نجات از مرگ در ادعایی عجیب گفت: من شامگاه یکشنبه آنها را به قتل رساندم. روز بعد تصمیم گرفتم به خواهرم ماجرا را بگویم تا پسرم نفهمد آنها مرده‌اند. همسر و دخترم مرا زیر فشارهای روحی و روانی قرارداده و پاپوش ناموسی برایم درست کرده بودند. دیگر طاقت آن رفتارها را نداشتم که هردویشان را خفه کردم. دیگر نمی‌خواستم خودم هم زنده باشم و با دستگاه فرز کمی دست و پایم را زخمی کردم تا بمیرم اما نشد و دلم نیامد پسرم را بکشم.

: متهم تحت درمان است و بعد از مرخص شدن از بیمارستان برای تحقیقات تکمیلی به دادسرا منتقل می‌شود. همچنین سلامت روانی‌اش در پزشکی قانونی بررسی خواهد شد.