قتل مرموز قهرمان پرورش اندام

قتل مرموز قهرمان پرورش اندام در خانه‌اش ساعت ۳۰ دقیقه بامداد سه‌شنبه ۲۳ فروردین ماه اتفاق افتاد که مأموران کلانتری ۱۴۷ گلبرگ در تماس با بازپرس از کشف جسد یک مرد ۲۸ ساله‌ در خانه‌اش خبر دادند.

قتل مرموز قهرمان پرورش اندام در خانه‌اش

پس از این گزارش، بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی طبقه اول خانه‌ای در تهرانپارس شدند و جسد مرد ورزشکار را که بر اثر اصابت جسمی سخت به سرش کشته شده بود روی تخت‌خواب پیدا کردند.

این مطلب را از دست ندهید. شلاق زدن کودکان توسط مادر مشهدی

قتل امید حاتمی قهرمان پرورش اندام

بررسی‌های اولیه نشان داد که مقتول به‌نام امید حاتمی، قهرمان پرورش اندام و مربی بوده و چندین مقام قهرمانی از جمله قهرمانی آسیا را در کارنامه حرفه‌ای خود داشته است. او حدود یک سال قبل آپارتمان را اجاره کرده بود و به تنهایی در آن زندگی می‌کرد.

این آپارتمان هم محل سکونتش بوده و هم آنجا را به دفتر کارش تبدیل کرده بود. در آنجا مقدار زیادی مواد پروتئینی و داروهای بدنسازی پیدا شد که نشان می‌داد وی به ورزشکارانی که قصد شرکت در مسابقات ورزشی را داشتند، مشاوره‌های تغذیه‌ای و ورزشی ارائه می‌کرده است.

بررسی‌های اولیه که نشان می‌داد جسم سنگینی به سرش اصابت کرده است و آثار و لکه‌های خون در سالن پذیرایی هم دیده می‌شد، احتمال دارد که او بعد از مصدوم شدن قصد خروج از خانه را داشته اما از آنجا که در آپارتمان از بیرون قفل شده بود موفق به خروج نشده و به اتاق برگشته و روی تخت جان باخته است.

طبق معاینات صورت گرفته از سوی متخصصان پزشکی قانونی زمان مرگ حدود ساعت ۴ بعد از ظهر روز دوشنبه بوده است.

هیچ وسیله‌ای به سرقت نرفته بود و این مسأله نشان می‌داد که علت درگیری سرقت نبوده است. با توجه به اینکه در خروجی قفل بوده و آثار تخریب نیز به چشم نمی‌خورد احتمال جنایت از سوی فردی آشنا مطرح شد.

به کمک کلیدساز وارد شده و با جسد برادرم مواجه شدم

برادر امید که موضوع را به پلیس خبر داده بود، گفت: ساعت ۲ بعد از ظهر با برادرم تماس گرفتم اما پاسخ نداد. با این تصور که برادرم میهمان دارد و سرش شلوغ است، منتظر ماندم و دوباره شب با او تماس گرفتم. اما باز هم او جواب نداد و نگران امید شدم. به همین دلیل تصمیم گرفتم که به خانه او بروم، اما او در را باز نکرد. از شدت نگرانی تصمیم گرفتم وارد خانه شوم و از آنجا که در قفل بود به کمک کلیدساز وارد شده و با جسد برادرم مواجه شدم.