مردی که در دریا گم شده بود با خانواده عموی گمشده اش در جزیره ای برخورد کرد
دریا مکانی وحشتناک برای گم شدن است. بدون هیچ خشکی در مجاورت و احاطه شده توسط آب غیرقابل آشامیدن پر از موجودات مرگبار، فقط افراد خوش شانس پس از گم شدن راه خود در دریا به ساحل می رسند. ماهیگیرانی از کیریباتی (کشوری جزیره ای در مرکز اقیانوس آرام)، دو فرد خوش شانس هستند که پس از 33 روز گم شدن در دریا، در جزیره ای به ساحل رفتند! جالب‌تر این است که تمای تونتاکه کشف جالبی درباره عموی گمشده‌اش در جزیره کرد. ماهیگیر متوجه شد که عموی گمشده اش آنطور که خانواده اش تصور می کردند نمرده است. او دریافت که عموی گمشده اش نیز به سرنوشت مشابهی دچار شده است.
ماهیگیر عموی گمشده خود را پیدا کرد
تمای تونتاکه نمی‌دانستند که سرنوشت آنها را به کجا می‌برد، تمای زمانی که از یک سفر ماهیگیری در یک جزیره مرجانی در 30 مایلی به خانه بود راه خود را گم کرد و در بیابان سرگردان شد.
باتری GPS او تمام شد و بدون جهت در اقیانوس آرام در حال حرکت بود. او عمدتاً با ماهی تنی که می توانست در این 33 روز صید کند زنده ماند، اما اغلب مجبور بود روزها بدون غذا بماند. در مورد آب، به ندرت باران می بارید، و چاره ای جز نوشیدن آب نمک اقیانوس نداشت.
او در نهایت در روز سی و سوم پس از سرگردانی در دریا برای حدود 350 مایل به نامدریک رسید. با این حال، هنگامی که به نامدریک، که حدود 600 نفر در آن زندگی می کردند، رسید، هیچ کس جز یک زن نمی توانست زبان او را بفهمد. برای تمای تکان دهنده بود که متوجه شد این زن از نوادگان عمویش باریو است.
او عموی گمشده‌اش بایرو را پیدا کرد، او هم درست مانند خودش، در دهه 1950 راه خود را در دریا گم کرد و در نهایت در ناموریک به ساحل رسید. از آنجایی که او نتوانست به خانه برگردد، خانواده‌اش او را مرده فرض کردند. تمایی هرگز نمی‌توانست تصور کند که سرنوشتش تا این حد شبیه سرنوشت عمویش باشد و بتواند با اقوام و خویشاوندانی که حتی از وجودشان خبر نداشت ملاقات کند.
چرا عموی گمشده ماهیگیر هرگز سعی نکرد با خانواده واقعی خود تماس بگیرد؟
هنگامی که بایرو، عموی تمایی، در دهه 1950 به نامدریک مجروح شد، هیچ راهی برای او وجود نداشت که با خانواده واقعی خود در کیریباتی ارتباط برقرار کند یا به جزیره زادگاهش برگردد. علاوه بر این، زمانی که بایرو برای روزها نتوانست به خانه برگردد، خانواده‌اش او را مرده فرض کردند.
بهترین انتخاب برای او این بود که از موقعیت حداکثر استفاده را ببرد و آنچه را که سرنوشت برای او به ارمغان آورده بود در آغوش بگیرد. بنابراین، بایرو با یک زن محلی ازدواج کرد، از او صاحب فرزند شد و در جامعه ساکن شد. با این حال، چیزی که همچنان یک راز باقی می‌ماند این است که چگونه بایرو توانست بدون دانستن زبان آنها در یک جامعه مستقر شود.
با این وجود، بایرو مدتها قبل از رسیدن برادر زاده اش به نامدریک از دنیا رفته بود. او و یک نفر که همراهش بود حدود سه هفته منتظر ماندند تا هواپیمای عملیاتی جزایر مارشال تعمیر شود تا به خانه خود برگردند.
برخی افراد پس از چند ماه گم شدن در دریا خود را به سواحل رساندند!
در حالی که داستان تمای هیجان انگیز به نظر می رسد، افرادی هستند که پس از گم شدن در دریا نه برای روزها بلکه برای ماه ها خود را به سواحل رسانده اند! نمونه آن سالوادور آلوارنگا است.
آلوارنگا 438 روز یعنی بیش از 14 ماه در دریا گم شد! او در نوامبر 2012 سواحل مکزیک را برای ماهیگیری با همکار خود Ezequiel Córdoba ترک کرد. طوفان عظیمی در دریا به قایق او رسید و همه چیز از آنجا به بعد به سمت جنوب رفت. آنها از آب باران، لاک پشت ها و پرندگان زنده ماندند.
متأسفانه کوردوبا نتوانست زنده بماند و پس از دو ماه در دریا درگذشت. این باعث شد که آلوارنگا آسیب ببیند. او روزها با جسد هم خدمه اش سفر کرد. آلوارنگا که دچار توهم شده بود، حتی شروع به صحبت با جسد کرد. بعد از شش روز بالاخره متوجه شد که تمام این روزها با یک جنازه صحبت کرده است. او به مدت 14 ماه در دریا به رانش ادامه داد تا در نهایت در 6700 مایلی ساحل در جزایر مارشال به ساحل آب رفت.
