داستان شگفت‌انگیز لوسی؛ چگونه فسیلی ۳٫۲ میلیون ساله به نماد تکامل بشر تبدیل شد؟

لوسی، فسیلی ۳٫۲ میلیون ساله زنی باستانی است که به عنوان نماد تکامل انسان، داستان شگفت‌انگیزی را از کشف، بقا و رمزگشایی گذشته‌ی انسان‌ها روایت می‌کند.

فسیلی ۳٫۲ میلیون ساله

فسیلی ۳٫۲ میلیون ساله

به نقل از خبر سنتر تقریباً نیم‌قرن پیش در چنین روزهایی، پژوهشگرانی که در منطقه‌ی عفار در اتیوپی مشغول به کار بودند، فسیل شگفت‌انگیزی را کشف کردند. این نمونه‌ی فسیلی که به انسان‌تباری ماده و عضوی از خانواده‌ی انسانیان تعلق داشت، با سرعت به مشهورترین فسیل جهان تبدیل شد. اگر تاکنون حتی نگاهی گذرا به خاستگاه و تکامل بشر انداخته باشید، حتما نام او را شنیده‌اید. این زن مشهور «لوسی» نام دارد.

یکی از دلایل اهمیت لوسی، این است که اسکلت او هرچند کامل نیست، نسبتاً قابل شناسایی است. همچنین، اسکلت لوسی تا حدودی شبیه به اسکلت انسان‌های امروزی است و پژوهشگران بر این باور هستند که لوسی و همنوعان او ممکن است خویشاوندان نزدیک (و شاید حتی نیای ما) بوده باشند. اما لوسی فقط یکی از بسیار نمونه‌های فسیلی متعلق به انسان‌تباران محسوب می‌شود که از زمان ارائه‌ی فرضیه‌ی ظهور انسان در آفریقا از سوی چارلز داروین در سال ۱۸۷۱، کشف شده است.

مطالعات تکامل انسان

اما چرا جایگاه لوسی در ذهن عموم و همچنین، در مطالعات تکامل انسان این‌چنین ویژه است؟ پاسخ این پرسش، به جایگاه نمادین او به عنوان سندی زنده از تاریخ تکامل عمیق انسان در آفریقا و به ارزش ذاتی او به عنوان منبعی برای شواهد علمی درباره‌ی تکامل انسان، بازمی‌گردد.

بیایید به دوران زندگی لوسی بازگردیم. حدود ۳٫۲ میلیون سال پیش، اجداد کوچکی از انسان که دارای ترکیبی از ویژگی‌های انسان‌گونه و میمون‌گونه بودند، در منطقه‌ای با علفزارهای وسیع و درختان پراکنده در شاخ آفریقا زندگی می‌کردند. لوسی نیز یکی از اعضای این جامعه‌ی غنی از نخستی‌ها و گونه‌های مختلف پستانداران بود که امروزه دیگر در این منطقه یافت نمی‌شوند. در حقیقت، لوسی در طول زندگی کوتاه خود موجودی کاملاً معمولی به حساب می‌آمد و چیزی وجود نداشت که او را از دیگر موجودات متمایز کند. آنچه او را به موجودی خاص تبدیل کرد، وقایع پس از مرگش بود.

شرایط محیطی تجزیه و تخریب

وقتی موجودی در دشت باز و دور از دریاچه یا رودخانه می‌میرد، لاشخورها و سایر حیوانات کوچک به‌سرعت بافت‌های نرم ازجمله ماهیچه‌ها و رباط‌های او را می‌خورند و استخوان‌هایش را از هم جدا و پراکنده می‌کنند. در نتیجه، بقایای او به‌سرعت در اثر شرایط محیطی تجزیه و تخریب می‌شود و فرصتی برای فسیل‌شدن باقی نمی‌ماند.

اما اگر موجودی در نزدیکی دریاچه یا رودخانه‌ای جان دهد، ممکن است شانس اندکی وجود داشته باشد که یکی یا چند استخوان و دندان‌هایش توسط رسوبات پوشانده شود. استخوان‌ها نه‌تنها از نظر فیزیکی توسط رسوبات دربرابر آسیب بیشتر محافظت می‌شوند، بلکه در شرایط مناسب توسط ترکیبات شیمیایی موجود در رسوبات، سخت می‌شوند. این فرآیند به «فسیل‌شدن» معروف است و به‌تدریج، استخوان‌ها و دندان‌ها را به سنگ‌هایی با همان شکل تبدیل می‌کند.

تبدیل‌شدن به فسیلی مشهور

اما حتی با وجود تمامی مراحل، موجود هنوز با تبدیل‌شدن به فسیلی مشهور فاصله‌ی زیادی دارد. برای اینکه فسیلی مانند لوسی کشف و مشهور شود، لایه‌های رسوبی که او را دربرگرفته‌اند، باید توسط فرسایش آشکار شوند. سپس، تیمی از دانشمندان و جستجوگران فسیل باید این بقایای سنگواره‌ای را پیش از تخریب کامل، کشف کنند و برای بازیابی تکه‌ها و بخش‌های پراکنده‌ی فسیل در سراسر منطقه، منابع و تجهیزات کافی نیز در دست داشته باشند.

احتمال بسیار ناچیز حفظ‌شدن، فسیل‌شدن، نمایان‌شدن، کشف و بازیابی استخوان‌ها و دندان‌های موجودی خاص، پیداشدن لوسی را به کشفی فوق‌العاده شگفت‌انگیز تبدیل کرده است. تعداد این گونه اسکلت‌ها که به مراحل ابتدایی سوابق فسیلی مربوط به انسان تعلق دارند، از تعداد انگشتان دست فراتر نمی‌رود.