نقشه دختر جوان و دوست پسرش برای قتل پدر و خواهر خردسالش

دختر جوان و نامزدش متهم شدند که پنج سال قبل پدر و خواهر خردسالش را به قتل رسانده‌اند.

روز ۲۸مرداد‌ماه ۹۶ مأموران کلانتری  تجریش خبردار شدند که مرد ۶۰ ساله‌ای با دختر خردسالش مهناز در یک ساختمان مسکونی به قتل رسیده‌اند.

پدر و دختر با ضربات جسم سخت به سرشان کشته شده بودند. مشخص شد مقتول به همراه همسر دوم و فرزند خردسالش در طبقه دوم ساختمان زندگی می‌کرده است. دختر ۳۴ ساله او بهاره در طبقه همکف و خواهر دیگرش طاهره نیز در طبقه سوم و برادر آن‌ها در طبقه چهارم سکونت داشتند. همچنین مشخص شد آخرین بار نامزد بهاره که مرد ۳۴ ساله‌ای به نام شهرام بود، وارد خانه آن‌ها شده است.

بازداشت زوج جوان

بهاره مورد تحقیق قرار گرفت و در اظهاراتش گفت: «روز حادثه کمردرد شدیدی داشتم، به همین خاطر نامزدم به خانه‌مان آمده بود تا مرا به دکتر ببرد، ولی منصرف شدم. او می‌خواست به خانه‌اش برگردد، اما قبل از رفتن به ملاقات پدرم رفت ، اما همسر پدرم گفت خانه مرتب نیست و بهتر است نامزدم به آنجا نرود. همان موقع یک نفر آیفون در را زد و گفت که با پدرم کار دارد. نامزدم خداحافظی کرد و رفت، پدرم چون خانه خودشان مرتب نبود همراه دوستانش به طبقه همکف که متعلق به من بود، رفتند من برای گرفتن قرص مسکن به خانه دوستم رفتم، وقتی برگشتم با اجساد پدر و خواهر خردسالم در طبقه همکف روبه‌رو شدم که روی زمین افتاده بودند

روی لباس بهاره نیز آثاری از قطرات خون کشف شد

با تأیید این اظهارات از سوی نامزد آن دختر، مأموران در روند تحقیقات میدانی دریافتند آن روز بهاره و نامزدش با هم از خانه خارج شده‌اند و روی لباس بهاره نیز آثاری از قطرات خون کشف شد. این سرنخ‌ها کافی بود تا زوج جوان به اتهام قتل عمد بازداشت شوند، اما آن‌ها در روند بازجویی‌ها گفتند بی‌گناه هستند و در نهایت با قرار وثیقه آزاد شدند.

سه سال پس از این ماجرا مشخص شد شهرام نامزد بهاره سال ۸۴ به اتهام قتل دوستش بازداشت شده، اما ۲۰ روز بعد از دستگیری با قرار وثیقه آزاد شده بود. با به دست آمدن این اطلاعات، شهرام بار دیگر مورد تحقیق قرار گرفت و گفت: «من در پرونده قتل دوستم بی‌دلیل بازداشت شدم. باور کنید از نحوه قتل پدر و خواهرناتنی نامزدم نیز اطلاعی ندارم و احتمالاً دوستان پدرزنم مرتکب قتل شده‌اند و حالا فراری هستند.»

پس از گذشت پنج سال از حادثه سرانجام با توجه به اسناد موجود از جمله کشف خون روی لباس بهاره و اظهارات ضد و نقیض بهاره و شهرام و اصرار مرد جوان درباره ترک خانه قبل از وقوع جرم، زوج جوان به اتهام مشارکت در قتل عمد راهی زندان شدند و پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه همسر دوم مقتول که ولی دم دختر خردسال بود درخواست قصاص کرد.

شک ندارم که دوستان پدرزنم قاتل هستند

شهرام در دادگاه با انکار جرمش گفت: من و بهاره سه سال قبل از حادثه در امامزاده صالح با هم آشنا شدیم و فهمیدم او یک‌بار ازدواج کرده و طلاق گرفته است. تصمیم گرفتم به خواستگاری‌اش بروم و این اتفاق افتاد تا با هم نامزد کردیم. حالا چند سال است به خاطر این اتفاق نتوانسته‌ایم با هم ازدواج کنیم.

من قاتل نیستم. آن روز وقتی مقابل در رفتم پدرزنم را دیدم با دوستانش در حال صحبت است. من با او یک احوالپرسی مختصری کردم و بعد از خداحافظی رفتم، حتی صورت دوستانش را هم ندیدم. شک ندارم که دوستان پدرزنم قاتل هستند. بهاره هم با انکار قتل توضیحات نامزدش را تأیید و از خودش دفاع کرد.

در پایان هیئت قضایی بعد از شنیدن دفاعیات دو متهم، ادامه جلسه را به تاریخ دیگری موکول کرد.