تنها بودن زمانی برای شما لذتبخش است و در اوقات تنهایی به خود خوش میگذارنید و از سویی زندگی اجتماعی خوبی نیز دارید، که در ایجاد تعادل بین زندگی اجتماعی و تنها بودن موفق عمل کردهاید. چون غالباً والدین فرزندانشان را طوری بزرگ نمیکنند که تنها بودن را یاد بگیرند و در تنهایی خویش زندگی کنند.
شما مهارتهای اجتماعی مختلفی را در روابطتان با جامعه بیرون میآموزید. ممکن است روزهایی وجود داشته باشد که تصمیم بگیرید به پیام و تلفن کسی جواب ندهید، با تنبلی روی مبل دراز بکشید و تلویزیون ببینید.
ممکن است منزوی شدن از جامعه این مفهوم را به شما القا کند که فردی غیراجتماعی هستید که این مسئله مشکلات و فشارهایی را برایتان به همراه دارد. در این شرایط تنها بودن را یاد میگیرید.
اگر چه تمرین ” تنها بودن” در میان افرادی که قرار است روزانه با آنها تعامل داشته باشید، سخت به نظر میرسد چون در ذهن مردم، اجتماعی بودن هنجاری است که همه افراد به دلایل مختلف باید آن را دنبال کنند.
زمانی که یاد میگیرید تنها باشید، بابت آن خوشحال باشید چون یک لایه دیگر از خودمراقبتی و خودبهسازی برای خودتان پیدا کردهاید. در این شرایط پذیرای درک جنبههای جدید شخصیت خود میشوید که قویترتان میکند.
در حقیقت، بزرگسالی مقطعی است که در آن با مسئولیتهای بیشتر، شکستهای متوالی، از دست دادن دوستیها و سوءتفاهمات اجتماعی همراه است که همه این چالشها میتواند با این لایههای خودمراقبتی کمتر شود. شما میتوانید با یادگرفتن چگونگی مدیریت تنهایی، ضمن حفظ روابط دوستانه خود از تنها بودن لذت هم ببرید.
تحقیقات نشان میدهد پانزده درصد از ۸۲ میلیون افراد نسل جدید در ایالات متحده هیچ دوستی ندارند. این بدان معنا نیست که آنها گوشهگیر یا غیراجتماعی هستند. بلکه این افراد هر از چند گاهی از تنهایی با خود لذت میبرند.
در زمینه توسعه فردی تمرین تنها بودن انتخاب مفیدی است. بنابراین هر زمانی که فردی در کنارتان نباشد، تنهایی را دیگر به عنوان یک سرنوشت وحشتناک تلقی نخواهید کرد بلکه به چشم لحظات با ارزشی که می توانید به تنهایی با خودتان صرف میکنید به آن مینگرید.
آیا تنها بودن برای سلامتی خوب است؟
سپری کردن اوقاتی که در تنهایی می گذرد به صورت با کیفیت آن، به شما کمک میکند رشد روانی خود را افزایش دهید. از طرف دیگر، افراط در تنهایی میتواند اثرات منفی بر سلامت روحی و جسمی شما داشته باشد.
این کار شما را در معرض منتقد درونیتان قرار میدهد و باعث افسردگی و در نهایت منجر به زوال سلامتتان میشود. در نتیجه شما باید بین این دو نقطه افراطی تعادل ایجاد کنید.
تنهایی بهره وریتان را افزایش میدهد
صحبت کردن با دوستان و خانواده هنگام کار چه تاثیری روی سرعت کار شما میگذارد؟
شاید هدفتان تمام کردن کارهای خانه، انجام خردهکاریها، تمام کردن تکالیف مدرسه، تحویل بهموقع یک کار و غیره است. حتی صدای گوشی زمانی که پیام یا ایمیلی ارسال میشود، میتواند تمرکز شما در انجام کاری را بر هم زند.
مغز به طوری طبیعی این گونه برنامهریزی میکند که در صورت نبودن مزاحم، بهره وری بیشتری داشته باشد. پس اگر میخواهید سازندهتر باشید، زمانی را در تنهایی صرف کنید.
تنهایی باعث بهبود روابط بهتر با بقیه است
رونگرا بودن شگفتانگیز است. اما گاهی درونگرا بودن هم خوب است.
تحقیقات نشان دادهاست که درونگرایان بیشتر در ارتباط با خودشان هستند و مهارت خودآگاهی و همدلی بهتری نسبت به سایرین دارند. این موضوع به آنها امکان میدهد تا افراد اطراف خود را درک کنند و روابط را بهتر مدیریت کنند.
علاوه بر این، مطالعات نشان داده روابط زمانی بهبود مییابد که افراد درگیر بتوانند قدمی به عقب برداشته و سطح استقلال خویش را حفظ کنند. وقتی آنها دوباره در کنار هم قرار میگیرند، جرقه ایجاد شده فوقالعاده شگفتانگیز و انرژی بخش است.
تنهایی به احیای ذهن کمک می کند
داشتن روابط دوستانه و گذراندن وقت با آنها میتواند بسیار سرگرمکننده باشد و به برخی جنبههای فعالیت مغز نیز کمک میکند. با این حال زمانی که ذهن شما به دنبال دوری از افراد و زندگی اجتماعی است چه اتفاقی رخ می دهد؟
در چنین مواقعی، تنها بودن میتواند سالم و مفید باشد. صرف زمان با خودتان به ذهنتان کمک میکند تا فعالیتهای قبلی را پردازش کند، ذهنتان آزاد باشد و انرژی جدید به دست آورد.
علاوه بر این، زمانی که مغز شما در آرامش است، بسیاری از چیزها منطقی به نظر میرسد و در کنار هم زیبا نمایان میشود.
تنهایی باعث افزایش خلاقیت میشود
ذهن زمانی که در تنهایی کامل باشد، به ایدههای فوقالعادهای میرسد. برنامهریزیهای عالی میکند، مزایا و معایب را مقایسه میکند و داستانهای زیبا و خلاقانه خلق میکند.
بنابراین، زمانی که ایده های خلاقانه به ذهنتان می رسد ولی نمیتوانید با نویز و سیگنالهای طوفان فکری کنار بیایید، به سادگی میتوانید از جمعیت جدا شوید و به ذهنتان فرصت تفکر دهید و به ایدههای عالی برسید.
ده راه برای لذت بردن از تنهایی
۱-منبع اصلی برای تایید خود باشید
مسلماً روابط خانوادگی و سپری کردن اوقات با دوستان احساس لذتبخشی به شما میدهد. با این حال وقتی آنها درگیر مسائل خودشان هستند و برای تماس یا ارسال پیام به شما وقت ندارند، چه اتفاقی میافتد؟
در این شرایط ناراحتی از آنها بخاطر عدم تماس با شما راهحل مناسبی به نظر نمیرسد و همین نشان میدهد که شما تا چه اندازه از منبع تایید خود دور هستید.
پس کاری که باید بکنید این است که خودتان را به نبود افراد عادت دهید.
زمانی را دور از شلوغیهای زندگی اجتماعی بگذرانید و در سرگرمیهایی مثل مطالعه، نوشتن یا تماشای فیلمهای خوب غرق شوید.
علاوه بر این، میتوانید مدیتیشن یا یوگا را امتحان کنید. این کار ذهنتان را خالی و پاکسازی میکند و شما را با خودتان هماهنگ نگه میدارد.
۲- خودآگاهی داشته باشید و آن را یاد بگیرید
قبل از هر چیزی باید بگویم، شما ممکن است بتوانید فردی را از مطالعات روانشناسی خارج کنید اما نمیتوانید روانشناسی را از پرداختن به امور انسانها جدا کنید.
این بدان معنی است که تنها فردی که میتواند به احساسات شما نفوذ و آنها را کنترل کند به طوری که در تنهایی احساس شادی داشته باشید، خودتان هستید. یاد بگیرید که با خودتان وقت سپری کنید، خودآگاهی را تمرین کنید و با احساسات خود ارتباط برقرار کنید.
به این ترتیب، شما واقعاً خوشحال خواهید بود. اهداف، رویاها و مشکلات خود را شناسایی کنید و چیزهایی را که باعث میشود خوب کار کنید بشناسید و آنها را انجام دهید.
۳- در طبیعت وقت بگذرانید
هیچ چیز به اندازه پیوند با طبیعت آرامشبخش نیست. شما میتوانید به سادگی زمانی را در یک باغ سپری کنید، جایی که میتوانید در کنار گلها، کتاب مورد علاقهتان را بخوانید.
یا به آواز پرندگان گوش بدهید، زیر آسمان دراز بکشید و شکل ابرها و درخشش ستارگان را تماشا کنید و دوباره عاشق خودتان شوید.
اگر شما مقداری انرژی و استقامت داشته باشید و عاشق فعالیتهای خارج از خانه مانند کوهنوردی هم باشید، میتوانید کفشهای پیادهرویتان را بپوشید، کولهپشتیتان را بردارید و به نزدیکترین کوه اطراف محل سکونت خود بروید.
۴-به رشد شخصی خود کمک کنید
تمام آن کارهای فوقالعادهای که برای رشد شخصیتان در لیستی یادداشت کرده اما تا الان نتوانستید انجام دهید، به خاطر بیاورید. آن اهداف را به فعلیت درآورید. شما میتوانید در زمانی که به تنهاییتان اختصاص دادهاید و بر روی آنها کار کنید.
یک ساز یاد بگیرید، کتاب بنویسید،درباره تاسیس یک شرکت مطالعه کنید، یک مهارت یا زبان جدید یاد بگیرد. فقط در مسیر رشد شخصی باشید.
۵-لذت آرامش را عمیقاً درک کنید
زمانی که برای ماساژ میروید، از دراز کشیدن در وانی پر از کف و عطر لذت ببرید یا خانه بمانید، تلویزیون ببینید و پاپکرن بخورید.
سپس زمانی را صرف عشق ورزیدن به خودتان کنید. در آن مدت به نگرانیها و مشغلههای جهان اطرافتان فکر نکنید.
۶-به تنهایی به مکانی رویایی سفر کنید
ممکن است از خود بپرسید تنها سفر کردن چه لذتی دارد. اگر میتوانید از احساس عجیب سفر کردن به تنهایی لذت ببرید، آن را انجام دهید. چمدانها را جمع و به مکانی که شنیدهاید جاذبه توریستی دارد سفر کنید یا به سادگی برای تعطیلات آخر هفته به یک استراحتگاه شگفتانگیز بروید.
پس از آن متوجه می شوید هیچ زمانی تا این اندازه مفهوم تنهایی و شاد بودن را احساس نکردهاید.
۷- در شهر تنهایی گردش کنید
شاید فکر میکردید تمرین تنها بودن یعنی ماندن در خانه و قطع ارتباط با دنیا اما اینطور نیست. شما در حقیقت میتوانید خلوت و تنهاییتان را حتی با رفتن به شهر و انجام کارهایی مثل کتاب خواندن در پارک، سفارش قهوه، رفتن کنار دریا نیز داشته باشید، جایی که باد را روی صورت خود احساس کنید، موجهای دریا را ببینید و افکار خود را مرتب کنید.
۸-از تلفن فاصله بگیرید
اگر قرار است یاد بگیرید که تنها باشید، بهتر است تمام مراحل آن را پیش بروید. این بدان معنی است که دور از تلفن و تمام عواملی که حواستان را پرت میکند باشید.
وقتی تلفن از دسترس خارج است، می توانید هرکاری را که دوست دارید انجام دهید مثل آماده کردن خوراکی سبک مورد علاقه اتان یا نواختن بهترین آهنگها.
۹-از قید و بند رها شوید
شاید فکر کنید که چون یک آدم بالغ هستید، پس دیگر نمیتوانید عجیب و غریب رفتار کنید.
اما نباید نگاه دیگران برایتان اهمیت داشته باشد. بالغ بودن نباید مانع از نواختن و خواندن موسیقی موردعلاقهتان در خانه یا رقصیدن با لباس زیر و یا حتی پرخوری در بستنی یا غذای محبوبتان شود.
هیچ چیز شما را از انجام فعالیتهای دیوانهوار مثل پرش در آسمان حتی منع نمیکند. مهمترین چیز این است که عجیب و غریب باشید و حس عجیب و غریب خودتان را داشته باشید.
۱۰-بدون احساس گناه، اشتباه کنید و آن را بپذیرید
در این نقطه از زندگی باید درک کنید که اشتباه کردن بخشی از چرخه زندگی است.
نمیخواهم بگویم که شما باید پادشاه یا ملکه اشتباهات باشید. در عوض، زمانی که نادانسته یک حرکت اشتباه و یا یک تصمیم اشتباه میگیرید، نباید خودتان را تنبیه کنید.
به طور خلاصه، اشتباهات خود را قبول کنید، از آنها درس بگیرید و با احساس بهتر و قویتر به جلو حرکت کنید.
- چگونه جزء افراد موفق و شاد باشیم؟
- اینترنت «شبکه شاد» از فردا 25 اردیبهشت تا پایان…
- تأثیر لحن مودبانه بر هوش مصنوعی؛ چرا باید با…
- گوشی جدید گوگل باز بودن چشم کاربران را کنترل میکند
- ترفندهایی برای فهمیدن سالم بودن حسگر اثر انگشت گوشی
- چگونه از باتری موبایل خود مراقبت کنیم؟
- چگونه از موسیقی برای تقویت خلق و خوی خود استفاده کنیم
- چگونه از خود در برابر آبله میمون محافظت کنیم و در…