چرا هلال حاصلخیز خاستگاه تمدن بشر شد؟ پاسخ در غارهای زاگرس نهفته است
چرا هلال حاصلخیز خاستگاه تمدن بشر شد؟ پاسخ در غارهای زاگرس نهفته است
مطالعه استالاگمیت ۱۸هزار ساله در غارهای زاگرس نشان میدهد تغییرات اقلیمی پس از یخبندان، نقش مهمی در آغاز کشاورزی و تولد جوامع اولیه هلال حاصلخیز داشته است.
غارهای زاگرس
پژوهشگران با بررسی یک استالاگمیت (چکیدهسنگ) در غاری واقع در اقلیم کردستان، توانستهاند تصویری بیسابقه از شرایط اقلیمی منطقه میان ۱۸هزار تا ۷۵۰۰ سال پیش ارائه دهند؛ یعنی دورانی که زمین در حال خروج از آخرین عصر یخبندان بود.
یافتهی جدید از آن جهت اهمیت دارد که غار مورد مطالعه در نزدیکی درههایی واقع شده که کشاورزی و تمدن نخستینبار در آنها شکل گرفت. جالبتر اینکه تغییرات ثبتشده در این استالاگمیت با الگوهای دیدهشده در گرینلند همخوانی دارد و نشان میدهد تغییرات اقلیمی جهانی چگونه بر خاستگاه تمدن اثر گذاشته است.
چکیدنِ آهستهٔ آبِ غنی از کربنات کلسیم
استالاگمیت (Stalagmite) نوعی سازه آهکی است که از کف غار بهسمت بالا رشد میکند. این ساختارها در اثر چکیدنِ آهستهٔ آبِ غنی از کربنات کلسیم از سقف غار تشکیل میشوند. وقتی قطرات آب روی زمین غار میریزند، رسوبهای آهکی بهتدریج روی هم جمع میشوند و درطول هزاران تا دهها هزار سال یک ستون آهکی شکل میگیرد.
ظهور تقریباً همزمان کشاورزی در چند نقطه غیرمرتبط جهان پس از پایان عصر یخبندان نشان میدهد که اقلیم در این فرایند نقش کلیدی داشته؛ اما برای بیشتر این مناطق دادههای دقیقی از وضعیت محلی آن دوران در دست نیست.
اولین تمدن دنیا
با وجود اینکه بسیاری از کشورها دوست دارند ادعا کنند که اولین تمدن دنیا در سرزمین آنها شکل گرفته و این را به نوعی افتخار ملی خود میدانند، اکثر باستانشناسان باور دارند که منطقهای به نام هلال حاصلخیز (که شامل بخشهایی از عراق، سوریه، لبنان، اسرائیل، اردن و مصر میشود) محل شکلگیری اولین جوامع کشاورزی و شهرنشینی بوده است.
به همین دلیل، غارهای آهکی زاگرس، یعنی جایی که زمانی انسان خردمند و نئاندرتال در آن زندگی میکردند، مکان ایدهآلی برای مطالعه شرایط گذشته است. استالاگمیتها و استالاکتیتها با تغییر در نسبت ایزوتوپها، اقلیم سالهای شکلگیری خود را ثبت میکنند. استالاگمیت مورد مطالعه در کردستان عراق، دقیقاً با دورهای همزمان است که کشاورزی، روستاها و نخستین شهرها در حال شکلگیری بودند.
دادههای مربوط به استالاگمیت مورد مطالعه نشان میدهد که حدود ۱۴٬۵۶۰ سال پیش، بارشها افزایش یافت و رسوبگذاری آهک با سرعت بیشتری انجام شد. اما حدود ۱۲٬۷۰۰ سال پیش، بارشها کاهش پیدا کرد و منطقه خشکتر و غبارآلودتر شد؛ موضوعی که افزایش غلظت عناصری مانند باریم، استرانسیم، روی و سدیم در لایهها آن را تأیید میکند. غار هساروک در قلب هلال حاصلخیز قرار دارد. میزان بارش در این منطقه امروز هم برای کشاورزی مناسب است و شاخههایی از رود دجله که در امتداد آن از نخستین تمدنهای تاریخ شکل گرفتند، در نزدیکی آن جریان دارند.
شواهد باستانشناسی نشان میدهد غار پالهگاوره که ۱۴۰ کیلومتر با هساروک فاصله دارد، پس از عقبنشینی یخچالها و آغاز دوره گرمای اولیه، در تابستانها بهطور مکرر مورد استفاده قرار میگرفت. اما درست زمانی که استالاگمیت نشان میدهد منطقه رو به خشکی رفت، این غار تقریباً متروک شد. سپس با بازگشت گرما و بهبود شرایط اقلیمی، دوباره سکونت در پالهگاوره افزایش پیدا کرد.
مجموعهای از زیستگاههای محدود
نویسندگان پژوهش میگویند پیش از آغاز دوران هولوسن، دامنههای زاگرس «مجموعهای از زیستگاههای محدود اما غنی از منابع» ایجاد کرده بودند. این مناطق برای برپایی سکونتگاههای بزرگ و دائمی مناسب نبودند، اما مردم را به جابهجایی فصلی بین ارتفاعات و زیستبومهای مختلف ترغیب میکردند.
به باور پژوهشگران، زندگی در چنین شرایط متغیری باعث شکلگیری فرهنگی شد که با گرمتر و پایدارترشدن اقلیم در هولوسن، آمادگی بسیار خوبی برای بهرهگیری از فرصتهای تازه، از جمله کشاورزی داشت. هرچند غارنهشتهها گاهی نتایج پیچیده یا متناقض تولید میکنند، استالاگمیت هساروک دادههایی یکدست و مطمئن ارائه میدهد. نسبت کربن ۱۳ به کربن ۱۲ نشان میدهد که در دورههای گرمتر و پربارش، رشد گیاهان محلی افزایش یافته بود (این موضوع از نسبت اکسیژن ۱۶ و اکسیژن ۱۸ نیز مشخص است).
الگوی کشفشده با اطلاعات استخراجشده از مغزههای یخی گرینلند نیز تطابق دارد. دوره پربارش ثبتشده در استالاگمیت با دوره بولینگ–آلرود همزمان است؛ زمانی که گرینلند برای نخستین بار پس از اوج عصر یخبندان گرم شد. خشکی بعدی نیز با دوره یونگر درایاس مطابقت دارد؛ برههای از سرمایش ناگهانی در سراسر زمین، بهویژه حوضه اقیانوس اطلس شمالی که علتش هنوز مشخص نیست.