قتل خانم معلم 50 ساله در تهران / جسد مثله شده پیدا نشد

بررسی ماجرای قتل خانم معلم 50 ساله در تهران با گزارش ناپدید شدن مریم که معلم هم بود آغاز شد.

برادر او به پلیس آگاهی رفت و گفت: خواهرم از سال ۹۱ با مرد ۷۶ ساله ای به نام اکبر ازدواج کرده است. اما  چند روزی می شود که بقیه خواهرهایم می‌گویند از مریم هیچ خبری ندارندو شوهرش نیز  پاسخ قانع کننده ای به ما نمی‌دهد. ما میترسم بلایی سر خواهرم آمده باشد .

پس از طرح این شکایت ماموران پلی س برای پیدا کردن مریم دست به کار شدند در مرحله اولبه بازجویی از همسر او پرداختند .

قتل خانم معلم 50 ساله در تهران

اکبر که سعی داشت خودش را بی اطلاع از ماجرای ناپدید شدن مریم با پیدا شدن گوشی موبایل مریم در خانه او در منطقه افسریه و خانه پسرش آرش که در منطقه پردیس آنتن‌دهی داشته است اعتراف کرد و گفت مریم همسر دومش را به قتل رسانده است .

جسدش را با همدستی پسرم مثله کردم

اکبر در شرح ماجرا گفت :من و مریم از سال ۹۱ با هم ازدواج کردیم اما مدام با هم اختلاف داشتیم و به همین خاطر چندبار از هم جدا شدیم. اما آخرین بار او  به خانه ام  آمده بود که با هم درگیر شدیم و من با چاقو او را کشتم . سپس جسدش را با همدستی پسرم مثله کردم. ما جسد را در چند کیسه پلاستیکی جاسازی کردیم و در  دره‌ای در خارج از شهر رها کردیم.

 پس از این اظهارات پسرش هم تحت بازجویی قرار گرفته اما مدعی شد هیچ دستی در این ماجرا نداشته است . و ماموران پلیس هم نتوانستند هیچ اثری از جسد مثله شده  مریم به دست بیاورند .

تقاضای قصاص اولیای دم برای قتل خانم معلم 50 ساله

درحالیکه سه سال از این ماجرا گذشته بود برای اکبر به اتهام قتل جنایت بر میت و سرقت کارت عابربانک مقتول  و برای پسرش به اتهام سرقت  و اخفاء ادله جرم کیفرخواست صادر و پرونده‌شان به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

 آنها در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند .در ابتدای جلسه برادر و چهار خواهر مریم درخواست قصاص را مطرح کردند .

برادر مریم در دادگاه گفت: اکبر مطلع  بود خواهرم به تازگی بازنشست شده و سنواتش  را گرفته است .او خواهرم را اغفال کرد و به خانه اش کشاند و با همدستی پسرش اوراکشت. ما حاضر به گذشت نیستیم و برای او تقاضای قصاص داریم .

وکیل اولیای دم روبروی قضات ایستاد و گفت :بررسی ها نشان می دهند روزی که مریم ناپدید شده اکبر و پسرش تماس های طولانی مدت با یکدیگر داشته اند .اکبر در بازجویی‌ها گفته است مریم خودش کارت عابر بانکش را چند ماه قبل به او داده بود. اما این در حالیست که شواهد نشان می‌دهد  مریم  یک هفته قبل از ناپدید شدنش، خودش از کارت عابر بانکش  استفاده کرده است.اکبر مرد سالخورده ای است که نمی‌تواند به تنهایی مرتکب قتل شده باشد و جسد را مثله کند .به نظر می رسد او به خاطر پسرش قتل را گردن گرفته است.اما شک ندارم  اکبر و پسرش هر دو در این قتل دست داشته اند و حالا برای هر دو آنها به اتهام مباشرت در جنایت اشد مجازات می خواهم.

متهم قتل را گردن نگرفت

 سپس متهم روبه روی قضات ایستاد و قتل را گردن نگرفت. و گفت من مریم سال ۹۱ با هم ازدواج کردیم اما مدتی بعد از هم جدا شدیم .ما در ۶ سال زندگی مشترک دو بار عقد کردیم و دوبار از یکدیگر جدا شدیم .چند بار هم در این مدت  او را صیغه کرده بودم.آخرین بار در حالی که او صیغه من بود به خانه‌مان آمد. من بیرون رفته بودم که با من تماس گرفت و گفت می خواهد به خانه اش برگردد.من به  او اصرار کردم تا برگشتن من صبر کند اما قبول نکرد. همسایه‌ها می‌گفتند او  سوار یک پراید شده و از خانه بیرون رفته است .بعد از آن روز  دیگر خبری از او نداشتم و نمی‌دانم چطور ناپدید شده است.

او درباره اینکه کارت عابر بانک همسرش دست او بود گفت: ما با هم حساب مشترک داشتیم و قرار بود با پولی که در آن حساب بود سرپرستی یک کودک را به عهده بگیریم.

ودرباره آثار خون در ماشینش سکوت کرد و مدعی شد دستی در قتل نداشته است ‌پسرش آرش هم که با قرار وثیقه آزاد بود در جایگاه متهم ایستاد و  اتهاماتش را نپذیرفت و گفت من از ماجرای کشته شدن زن دوم پدرم هیچ اطلاعی ندارم. من فقط کارت او  را از پدرم گرفته بودم و چون فکر می‌کردم آنها به یکدیگر نزدیک هستند مریم خودش کارتش را به پدرم داده است. من نمیدانم چه بلایی سر مریم آمده است که پلیس هنوز نتوانسته اثری از جسد او به دست بیاورد.

حکم دادگاه

 در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده اکبر را به قصاص  و زندان محکوم کردند. پسرش نیز از دست داشتن در جنایت تبرئه شد.